۱۳۹۳ مرداد ۲۳, پنجشنبه

خلف وعده الله!؟



  
  طبق روایت قرآن، خدا برای 40 شب با موسی در طور سینا، وعده کرد، ولی نوع بیان این داستان، برخی ایجاد سوء تفاهم کرده است:







  نخستین مسئله در اینجاست که برخی به این مسئله که طبق قرآن در آیه 142 سوره اعراف می خوانیم که سی روز با موسی وعده شد و بعد ده شب به آن اضافه شد، ایراد می گیرند که طبق این آیه، الله خلف وعده کرده است! ساده ترین توضیحی که می شود برای این مسئله آورد است که ممکن است دو وعده در کار بوده باشد، یکی آن وعدۀ سی روزه و دیگری هم اتمام ده روزه که در نهایت چهل روز شده است. آیا اگر بعد از اتمام وعده، وعدۀ جدیدی صورت بگیرد، چه از ابتدا صحبتی از این وعده نبوده باشد و چه از ابتدا هم دو وعده در کار بوده باشد، به معنای خلف وعده است؟ آیا خدا وعده کرده بود که بعد از این سی شب، موسی را بازگرداند، که حالا که چنین نکرده، مرتکب خلف وعده شده باشد؟



  اما دومین مسئله اینجاست که قرآن در آیه 51 سوره بقره، می فرماید که 40 با موسی وعده کردیم و برای برخی سوءتفاهم ایجاد شده است که تناقضی رخ داده است! ولی حقیقت این است که تناقضی در کار نیست:  

  «وهو إجمال لما فصل هنا من قبل ؛ لأن الأعراف مكية والبقرة مدنية فهي متأخرة عنها في النزول» (تفسیر المنار جلد9 صفحه 106 ).

به نظر می رسد آنچه در سوره بقره بیان شده است، بیان اجمالی داستانی است که تفصیل آن در سوره اعراف پیشتر بیان شده است. به عبارتی دیگر خداوند در سوره اعراف به صورت مفصل داستان میعاد با حضرت موسی علیه السلام و گمراهی بنی اسرائیل را بیان کرده است و سپس در سوره بقره آن را دوباره به صورت مجمل بیان فرموده است به همین علت در سوره بقره جزئیات آن دوباره تکرار نشده است و به صورت کلّی صحبت از این شده است که مدت وعده چهل شب بود.

  و به نظر می رسد دلیلی که این توجیه را تأیید می کند مکی بودن سوره اعراف و مدنی بودن سوره بقره می باشد. به عبارتی دیگر سوره بقره که (در مدینه) و پس از سوره اعراف (در مکه) نازل شده است بیان کننده اجمالی داستانی است که پیشتر بیان شده باشد.

  و مثالهای مشابه از این دست در قرآن کریم فراوان است مانند نبوت داستان بعثت حضرت موسی و هارون علیهما السلام به سوی فرعون که در چند جا به صورتهای مختلف بیان شده است برای مثال :
ثُمَّ أَرْسَلْنَا مُوسَىٰ وَأَخَاهُ هَارُونَ بِآيَاتِنَا وَسُلْطَانٍ مُّبِينٍ ﴿٤٥﴾ إِلَىٰ فِرْعَوْنَ وَمَلَئِهِ فَاسْتَكْبَرُوا وَكَانُوا قَوْمًا عَالِينَ ﴿٤٦﴾
  ما موسی و هارون را با نشانه ها و دلایل روشن به سوی فرعون و قوم او فرستادیم پس (فرعون و قوم او ) استکبار کردند و متکبر بودند.

  همانگونه که ملاحظه می شود در این آیات ارسال موسی و هارون علیهما السلام به صورت مجمل بیان شده است اما بیان نشده چه کسی نبی و چه کسی وزیر یا وصی بوده است در حالی که فرعون و قوم او کاملا بیان شده اند اما در آیات سوره فرقان به صورت مفصل و با جزئیات بیشتری بیان شده است :

وَلَقَدْ آتَيْنَا مُوسَى الْكِتَابَ وَجَعَلْنَا مَعَهُ أَخَاهُ هَارُونَ وَزِيرًا فَقُلْنَا اذْهَبَا إِلَى الْقَوْمِ الَّذِينَ كَذَّبُوا بِآيَاتِنَا فَدَمَّرْنَاهُمْ تَدْمِيرًا (سوره فرقان آیه 35 و 36)
و ما به موسی کتاب آسمانی دادیم و هارون را وزیر و یاور او قرار دادیم و فرمان دادیم با نشانه های ما به سوی قوم تکذیب کننده ( آیات ما ) بروید پس آن قوم را نابود کردیم .

  همانگونه که ملاحظه می شود در این آیات وظایف موسی و هارون علیهما السلام به تفصیل بیان شده اما جزئیات قوم و مباحث صورت گرفته بین آنها بسیار جمل بیان شده است و تنها به عاقبت آن قوم اشاره شده است.

  پس قرآن در سورۀ بقره، به اجمال به قضیه پرداخته است، و در واقع می توان اینگونه تصور کرد که در ابتدا دو وعدۀ سی و ده روزه یا یک وعدۀ سی روزه با اختتام ده روزه، در کار بوده است و قرآن در سورۀ بقره که در حال نقل خلاصه و مجمل ماجراست، زمان کل وعده را مطرح کرده است ولی در سورۀ بقره، که پیش از سورۀ بقره نازل شده است، مسئله را با تفصیل بیشتر نشان داده بوده است.